به گزارش سینماپرس، تقریباً با اغلب فیلمسازان بزرگ دهههای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران کار کرده است، حتی مرحوم عباس کیارستمی که اساساً در فیلمهایش از بازیگران حرفهای خبری نبود و سراغ نابازیگران میرفت در «زیر درختان زیتون» از او بهره برد؛ فیلمی که تنها بازیگر حرفهایاش محمدعلی کشاورز بود و نقش فیلمسازی را بازی میکرد که در میان دختران روستایی زلزلهزده در گیلان به دنبال بازیگر میگردد.
برای محمدعلی کشاورزی که تماشاگر بیشتر او را در نقشهای تاریخی میشناخت، حضور در «زیر درختان زیتون» اتفاق تازهای بود که به آن عادت نداشت و فیلم هم آنقدر مخاطب خاص بود که حافظه مردم را زیاد با خود درگیر نکرد. کشاورز را مردم بیشتر با فیلمهای علی حاتمی به خصوص سریال «هزاردستان» به خاطر دارند و البته بعدتر با سریال خانوادگی «پدرسالار».
کشاورز با حضور در پنج فیلم علی حاتمی جزو بازیگران محبوب او محسوب میشد. در اوایل دهه ۷۰ بازی در نقش یک پدر مقتدر که دوست دارد همه بچههایش با او زندگی کنند، اما یکی از عروسهایش زیر بار نمیرود او را بیشتر در یادها ماندگار کرد. کشاورز گویی برای بازی در آن نقش به دنیا آمده باشد چنان باورپذیر و جاودان نقش پدر مقتدر و البته دلسوز را ارائه داد که کمتر مشابهی میتوان برایش سراغ گرفت. اما پیشتر از پدرسالار این شعبان استخوانی بود که با رقص ماهرانه در نزاع با گندهلاتهای یک قهوهخانه قجری در سکانسی به یاد ماندنی درخشید؛ کاراکتری که ترسناک و مخوف بود و به وادی سیاست کشیده شده بود.
کشاورز با محسن مخملباف در فیلم «ناصرالدین شاه آکتور سینما» نیز همکاری کرد. در «دلشدگان» حضور داشت و در «کمالالملک» علی حاتمی نقش اتابک اعظم را بازی کرد. تفاوت نقشهایی که او در آثار مختلف بر عهده داشته در نوع خود جالب توجه است. اگر در هزاردستان نقش بزن بهادری قلچماق را بازی کرد و در پدرسالار پدری مقتدر را ارائه داد و در «مادر» نیز نقشش به یک لات بیکله تنه میزد، اما در «افسانه سلطان و شبان» و کمالالملک در جلد کاراکتری حکیمانه فرو رفت.
ایفاگر نقش خوابگزار اعظم سلطان و شبان و اتابک اعظم کمالالملک به لحاظ شخصیتی بسیار باهم فاصله داشتند و این تفاوتها بود که از کشاورز بازیگری توانمند ارائه میداد. در همان دهه ۶۰ محمد متوسلانی او را در «کفشهای میرزا نوروز» به کار گرفت تا بار دیگر در کنار علی نصیریان قرار بگیرد؛ نصیریانی که اولین تجربه حرفهای کشاورز را در کنار او در تئاتری با عنوان خودکشی به سال ۱۳۳۹ رقم زده بود. ریشهدار بودن او در تئاتر و اینکه بازیگری را به اصطلاح با خاک صحنه آغاز کرده بود و در آثار مختلف و مهمی در عرصه تئاتر حضور داشت، از او بازیگری با صاحب سبک ساخته بود.
کشاورز سابقه همکاری با کارگردان تئاتری، چون حمید سمندریان و مرحوم هما روستا پیش از انقلاب اسلامی را نیز داشت. اصلاً همین خاک صحنه خوردن سبب شده بود تا او جزو بازیگران محبوب علی حاتمی باشد و همراه با جمشید مشایخی، داوود رشیدی، علی نصیریان و عزتالله انتظامی چند دهه حضوری خاطرهانگیز در سینمای ایران رقم بزند.
مرحوم کشاورز جایی گفته بود: «بچه بودم و از اشغال ایران ناراحت و برای همین در اصفهان به ماشینهای متفقین سنگ میزدم.» همین روحیه مبارزهجویانه و غیرتمندانهای که از کودکی در او غلیان داشته در برهههای دیگر زندگی این بازیگر نیز خود را نشان میدهد. او در انتخاب نقشها و فیلمهایش پیش از انقلاب کوشید تا آلوده فیلمفارسیها نشود و بیشتر در آثاری حضور پیدا کرد که شأن و جایگاه بازیگری او به عنوان هنرمندی که ریشه در تئاتر دارد، محفوظ بماند. پس از انقلاب نیز کشاورز تن به حضور در هر اثر سخیفی با انگیزه پول نداد.
او در «روز واقعه» شهرام اسدی اگرچه نقشی کوتاه داشت، اما نمایشی اثرگذار در نقش یک روحانی مسیحی ارائه داد. با رخشان بنیاعتماد در فیلم «پول خارجی» همکاری کرد. پس از انقلاب اسلامی با ایرج قادری در فیلم «برزخیها» در کنار محمدعلی فردین و ناصر ملکمطیعی درخشید. کشاورز پیش از انقلاب در «رگبار» بهرام بیضایی و «صادق کرده» ناصر تقوایی نقشآفرینی کرد. او با داریوش مهرجویی در «آقای هالو» در کنار علی نصیریان قرار گرفت.
کشاورز در فیلم «خشت و آیینه» ابراهیم گلستان نیز بازی کرد. کمتر کارگردان شاخصی را میتوان در دهههای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ یافت که کشاورز دستکم در یکی از آثارش بازی نکرده باشد. او با بهروز افخمی در فیلم «فرزند صبح» با موضوع امام خمینی (ره) نیز ایفای نقش کرده است؛ فیلمی که فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشت و با وجود تکمیل شدن هنوز اکران نشده است. زندهیاد محمدعلی کشاورز در کارنامه حرفهای خود، تجربه حضور در چند پروژه بینالمللی هم داشت، از جمله نقشهایی در دو فیلم «صحرای تاتارها» محصول ۱۹۷۶ و «کاروانها» محصول ۱۹۷۸. او در «صحرای تاتارها» با مکس فونسیدو بازیگر مشهور سوئدی همبازی شد و در «کاروانها» همراه با آنتونی کوئین بازیگر برنده اسکار مکزیکی- امریکاییجلوی دوربین رفت. او بیش و پیش از همه، اما هنرمندی اخلاقمدار بود و شخصیت حقیقی و زیست هنرمندانهاش بیتردید تأثیری مستقیم بر موفقیتهای حرفهایاش داشت. روحش شاد.
بازیگری که تن به فیلم فارسی نداد
محمدصادق عابدینی
محمدعلی کشاورز، در سن ۹۰ سالگی چشم از جهان فرو بست.
حضور این بازیگر در عرصه هنر که همراه با تحصیلات آکادمیک در حوزه بازیگری بود، باعث شد تا مانند بسیاری از هنرمندان ابتدا جذب تئاتر شود و بعد به ایفای نقش در سینما بپردازد.
کشاورز سینما را سالها پس از آنکه در تئاتر به شهرت رسیده بود، آغاز کرد ولی برخلاف بسیاری از ستارههای آن روز سینمای ایران، با جریان فیلمفارسی همراه نشد. اولین حضور وی در سال ۱۳۴۳ در فیلم «شب قوزی» و ایفای نقش در یک فیلم غیرتجاری باعث شد تا روند حضور وی در سینما با فیلمهای مستقل از جریان فیلمفارسی شکل بگیرد. وی در آثاری که پیش از انقلاب در سینما ایفا کرد، برخلاف جریان فیلمفارسی و کلاه مخملی حرکت کرد. اینکه کشاورز بدون آنکه درگیر فضای آلوده فیلمفارسی شود، در آثار ماندگاری ایفای نقش کرده را میتوان در گزیدهکاری وی دانست.
خصوصیات اخلاقی بازیگرانی که از تئاتر پا به سینما گذاشته و در سینما به ستاره تبدیل شدهاند در مورد کشاورز نیز صدق میکند؛ هنرمندی که چهرهاش به عنوان یک بازیگر شناخته شده، در کنار ستارههای فیلمفارسی قرار نگرفت، اما در سینما و تلویزیون نقشهای مهمی را ایفا کرد.
کشاورز در پیش از انقلاب با بسیاری از کارگردانان موج نوی سینما همکاری داشت.
فیلمهایی که وی در پیش از انقلاب بازی کرده است جزو معدود آثار مهم و قوی سینمای آن سالهاست که در پس آنها تفکر و ایده خلاق دیده میشود.
وی در تلویزیون، پیش از آنکه سازمان رادیو و تلویزیون ملی راهاندازی شود، در چندین عنوان تلهتئاتر (تئاتر تلویزیونی) ایفای نقش داشت. تلهتئاترها رابطه میان تلویزیون و هنر نمایش را شکل میداد و هنرمندان سرشناس تئاتر ترجیح میدادند به جای سینما، تلویزیون را برای حضور هنری دنبال کنند. کشاورز در آن سالها در سریالهایی بازی کرد که در تاریخ تلویزیون ماندگار شده است.
مردی که بیسیمرغ پرواز کرد
محمد صادقی
محمدعلی کشاورز در حالی چشم از جهان فروبست که در ویترین افتخارات هنریاش چیزی به نام «سیمرغ بلورین» وجود نداشت، البته غیر از کشاورز، علی نصیریان نیز تا همین دو سال پیش، با وجود اینکه ۴۰ سال در سینمای بعد از انقلاب حضور داشت، سیمرغ نگرفته بود. شهرت بازیگرانی مانند مرحوم کشاورز، نه به سیمرغهای بلورین و تقدیرهای جشنوارهای بلکه به جایگاهی است که در ذهن و خاطره مردم دارند و این مردم هستند که یک هنرمند را تا سالهای سال بعد از مرگش در یاد خود زنده نگه میدارند ولی هر چقدر که مردم به هنرمندانی مانند مرحوم کشاورز ارادت داشتند، مسئولان هنری کمکاری خود را نشان دادند. در سالهای طولانی خانهنشینی این هنرمند، جشنواره فجر فرصت داشت تا با اهدای سیمرغ بلورین به پاس یک عمر فعالیت هنری از او تقدیر کند، اما نکرد. یکی از بزرگترین معایبی که سالها تلویزیون با آن مواجه بوده، نداشتن ساز و کاری برای تقدیر از بهترینهای تلویزیون است. نقشهای ماندگار کشاورز در سریالهای تلویزیونی، به خاطر نبود جشنوارههای تلویزیونی در آن سالها، فقط در ذهن مردم ماندگار شد. رئیس سازمان صداوسیما در پیام تسلیتی که به مناسبت درگذشت کشاورز صادر کرده است، از وی با عنوان «پدر سالار دوست داشتنی مخاطبان تلویزیون» نام برده است. ای کاش این عنوان در زمان حیات هنرمند از سوی مدیران فرهنگی پاس داشته میشد.
بینظیر در هزار دستان
سریال «هزار دستان» به کارگردانی مرحوم علی حاتمی یکی از عرصههای نقشآفرینی مرحوم کشاورز در مدیوم تلویزیون بود. او در هزاردستان که تولیدش از سال ۱۳۵۸ تا سال۱۳۶۶ به طول انجامید، نقش یک کاراکتر منفی با نام شعبان استخوانی را بازی کرده است. کشاورز در این سریال به خاطر بازی کمنظیر و گریم فوقالعادهاش در ذهن مخاطبان ماندگار شد.
اتابک اعظم
«کمالالملک» به کارگردانی علی حاتمی تولید سال ۱۳۶۲ اثری است که مرحوم محمدعلی کشاورز، نقش اتابک اعظم را در آن بازی کرد؛ وزیری که در کنار ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار حضور دارد و سعی میکند با ساختن پاپوشی برای استاد نقاش او را نزد شاه بدنام کند. کشاورز به خوبی نقش این شخصیت منفی و نسبتاً منفور را ایفا کرد.
خوابگزار سلطان
سریال «افسانه سلطان و شبان» از آثار نوستالژیک تلویزیون است که مرحوم محمدعلی کشاورز با ایفای نقش کاراکتر خوابگزار اعظم در آن حضور داشت؛ سریالی که محبوب دهه ۶۰ تلویزیون ایران به حساب میآید و تولید آن به کارگردانی داریوش فرهنگ در سال ۱۳۶۲ آغاز و در سال ۱۳۶۳ از شبکه اول سیما پخش شد.
کهنهسوار
سریال «کهنهسوار» یک مجموعه تلویزیونی به کارگردانی «اکبر خواجویی» است که در سال ۱۳۷۶ تولید و از شبکه۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. کشاورز در این سریال نقش پدر جوانی را بازی میکند که به ورزش کشتی علاقهمند است، اما به دلیل آنکه خودش در سالهای گذشته به دلیل بروز برخی ناجوانمردیها کشتی را کنار گذاشته، قسم خورده اجازه ندهد پسرش در این ورزش فعالیت کند.
پدر مقتدر
سریال تلویزیونی «پدر سالار» محصول سال ۱۳۷۴- ۱۳۷۲ به کارگردانی اکبر خواجویی با نقشآفرینی محمدعلی کشاورز یکی از آثار درخشان این بازیگر فقید به حساب میآید. کشاورز در این سریال نقش اسداللهخان را که پدری دلسوز و در عین حال سختگیر و پرصلابت است بازی کرد. بازی باورپذیر کشاورز در کنار بازیگرانی مانند مرحوم حمیده خیرآبادی این مجموعه تلویزیونی را به یکی از ماندگارترین سریالهای ایران تبدیل کرد.
ماندگار در «مادر»
یکی از نقشآفرینیهای مرحوم محمدعلی کشاورز در فیلم سینمایی «مادر» به کارگردانی علی حاتمی اتفاق افتاد. کشاورز در این فیلم سینمایی که سال ۶۸ تولید شد با ایفای نقش محمدابراهیم فرزند بزرگتر خانواده با دیالوگهای جاهلمآبانهاش در خاطرهها ماند. اگرچه بازی درخشان کشاورز به جذابیت بیشتر این فیلم کمک کرد، اما واقعیت این است که صدای منوچهر اسماعیلی برای محمدعلی کشاورز در این فیلم آن را ماندگارتر کرد.
*جواد محرمی
ارسال نظر